کد مطلب:233428 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:252

پاسدار دین
در ادامه حضرت رضا علیه السلام می فرمایند: امام حلال الهی را حلال و حرام او را حرام، و حدود الهی را اقامه و از دین خدا پاسداری می كند.

امام مبین و مجری دین است. ولی مؤمنین است. نه چیزی را به خواست خود حلال می كند و نه حرام، بلكه وجود مبارك امام علیه السلام حلال و حرام الهی را تبیین و تفسیر می كند و به دیگران ابلاغ می نماید و از آن جا كه یكی از اساسی ترین وظایف امامت، حفظ دین خداست، امام در مقام پاسداری از آن، با تمام وجود از ساحت مكتب دفاع و حمایت می كند.

مقصود از اقامه ی حدود، بیان تعلیم و اجرای آن از طرف حضرات معصومین علیه السلام است، در هر زمانی، به حسب آن زمان. [1] لذا اقامه ی حدود الهی - آن گونه كه مرضی حق تعالی بوده باشد - به وسیله ی امام تحقق می یابد.

امام علیه السلام مدافع مجموعه دین و حرم الهی است و این مسؤولیتی است عظیم، بر دوش امام علیه السلام. در بعضی روایات آمده كه هتك حرمت خانه ی خدا، بی حرمتی به قرآن و ترك عمل به آن و هتك حرمت پیامبر و امام [2] حرام است.

بنابراین بزرگداشت حرمت های الهی عبارت است از: اطاعت از فرامین خداوند، ترك گناهان و پیروی از كسانی كه اطاعتشان واجب می باشد.

از جمله وظایفی كه امام علیه السلام به عهده دارد، حراست و حفاظت اسلام از انحراف است.

وقتی مردم در برداشت دینی دچار انحراف شوند وظیفه امام علیه السلام اقتضا می كند كه دست به اقدام بزند و سد راه انحراف شود. بر این اساس می بینیم كه در عصر امام رضا علیه السلام وقتی عوامل انحراف فكری به اوج خود رسیده بود، ترجمه ی كتب بیگانگان - به خصوص اندیشه های الحادی فلسفی كه از سالها قبل آغاز شده بود - در جامعه جا باز كرده و گروههای كلامی برای دفاع از موقعیت و اثبات حقانیت خود افكارشان را به شدت رواج داده بودند و آزادیی كه از طرف بنی عباس - در پخش اندیشه های بیگانه - به مردم داده شده بود نقش خود را ایفا كرده و مجموع این عوامل، یك آشفتگی فكری را برای مسلمانان به ارمغان آورده بود.

امام رضا علیه السلام برای از بین بردن این انحرافات دست به اقداماتی زدند كه از جمله ی آنها مسافرت به مراكز پخش این گونه اندیشه ها - از قبیل بصره - و مناظره با طرفداران مكاتب و اندیشه های مختلف بود.

در آن دوران فرقه ها و مذاهب مختلفی پدید آمده بودند و در اثر برخورد مسلمانان با عقاید و آرای اهل كتاب و نیز دانشمندان یونان، شبهات و اشكالات گوناگونی پدیدار شده بود. و این بدان دلیل بود كه مأمون از نظر فكری گرایش به مذهب اعتزال داشت و در مكتب اعتزال، عقل از جایگاه خاصی برخوردار است و بیش ترین توجیه و تبیین شرع براساس قیاس عقلی انجام می گیرد. این گرایش وی موجب شد كه به ترجمه ی كتب منطق و فلسفه رو آورد. [3] در واقع او می خواست با رونق دادن به اندیشه های درهم و بر هم وارداتی و ساخته اوهام و افكار فلاسفه یونان از رونق بازار توجه به مقام علمی امامان كه به خصوص پس از امام باقر و حضرت صادق علیهاالسلام چشمگیر شده بود، بكاهد.



[ صفحه 64]



بر این اساس، مأمون فرستاده ای را به سوی حاكم سیسیل - كه مسیحی بود - فرستاد و از او خواست كه كتابخانه سیسیل را كه از حیث كتابهای فلسفی و علمی غنی بود، نزد او بفرستد. حاكم، اعیان دولت را جمع كرد و درخواست مأمون را با آنان در میان گذاشت. آنان به او گفتند: كتابها را به سوی او بفرست. سوگند به خدا! این علم به هر كشوری داخل شود، مردم آنجا را فاسد می كند! حاكم این گفته را استوار دانست و بدان عمل كرد [4] .


[1] الانوار اللامعه: 132.

[2] بحارالانوار186 / 24، ح 5.

[3] تا عصر مأمون هيچ كاري روي ترجمه كتب فلسفي يونان نشده بود. (الدكتور احمد فريد رفاعي، عصر المأمون 375 / 1.

[4] همان كتاب، ص 375.